ع.ش.ق سه کلمه تا عشق |
|||||||||||||||||||||||||
چهار شنبه 28 اسفند 1392برچسب:, :: 1:46 :: نويسنده : ice_kiss
خنده ام میگیرد…
وقتی پس از مدتها بی خبری، بی آنکه سراغی از این دل بگیری… می گویی دلم برایت تنگ است … یا دلم را به بازی گرفته ای، یا معنای واژه ها را خوب نمی دانی ؟ دلتنگی … ارزانی خودت، من دیگر دلم را به خدا سپرده ام… . . . دیگر هوای برگرداندنت را ندارم… هرجا ک دلت میخواهد برو… و اما من… بر نمیگردم ک هیچ! عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم، ک نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی،با خاطراتم قدم بزنی!
نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|