گاهـی باید بعضـی احسـاس ها رو بـذاری
تـوی خونه ی سالــمندان دلــت ،
اینـقدر بهـش بی توـجهی کنـی تا بمــیرن !

تـــــو برمی*گردی
و زنــــد گـــی را از جایی* که پاره شده
دوباره به* هم می*دوزیم.

در صندوقِ خاطره*ها هنوز
نخ برای بخیه زدن هست ...!

یادمان باشد تاوان کارهایمان دامن عزیزانمان را هم میگیرد 
همچون ما که تاوان یک لحظه غفلت آدم و حوا را میدهیم 

عده ای مثل قرص جوشانند، در لیوان آب که بیندازیشان طوری غلیان کرده و کف می کنند که سَر می روند اما کافی ست کمی صبر کنی، بعد می بینی که از نصف لیوان هم کمتر هستن

خدایا ...

تو دنــیای ما آدمــا ...

یه حالتی هست به نام " کــم آوردن " !

تو که خــدایی و نمیتونی تجربش کنی ...

خــوش به حــالت ... !

من Remove شدم از زندگى کسى که .......
براى داشتنش و براى بودنش خیلىها را از زندگیم Block کردم ...!!

يه وقــــتایی که دلت گـرفته ؛
بغض داری ،
آروم نـیستی !
دلت بـــراش تـنگ شده ....
حـوصله ی هـیـچـکسو نـداری !
به یــاد لحظه ای بیفت کـه :
اون هــمه ی بی قـراری هــای تـو رو دیـــد؛
امــا ....
چـشمـاشـو بست و رفــت ... !!!

تشــــــــــــــنـــــگــــــي بــــهـــــــانــ‌ـ‌هـــــ بــــــــود... آبـــــــ را با ليــــــــــوانـــــ تــــــــــــو ميــــــ خـــواســـــتــــــمــــــــــ...

دیگر سکه ی زندگیم شیر ندارد.....
.
.
.دیگر دل من تاب تنها ماندن ندارد.....
.
.
دلم جز خدا همدم ندارد......
دستانم جز درد یاور ندارد.....

وقتی کــه نیستی
شکـــــ دارم که بیایی
وقتی هم که می آیــــی
مطمئن نیستـــــــم که میمانی
وقتی هــــم که میروی
نمیدانم که باز میگردی یا نــه…
این دو دلــــــــی ها
دو راهـــــــی ها
دوگانگـــــی ها
مرا خواهد کشت..
بیـــــــــــا…
و یا
یک بار برای همیشه نیـــــــــــا…!