میان درد و دلتنگی فقط لبخند ِتو گاهی نگه می دارد از رفتن به سوی ِ خطِ پایانم .......

تنهام ... 
تنها تر از تنهایی ... 
تنهاتر از آنچه که فکر کنی ...
اما گاهی تنهایی
بهترین آغوش دنیاست
و سکوت بهترین 
لالایی برای قلب خستم ... ... 

امشب تمام حوصله ام را

در یک کلام کوچک

از تو

خلاصه کردم

ای کاش می شد

یک بار بگویم ” دوستــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت دارم ”

ای کاش فقط

تنها همین یک بار

تکرار می شد!

شجاعت میخواهد

وفادار احساسی باشی

که میدانی

شکست میدهد

روزی نفس های دلت را

من وضـو با نفــــــــس خیــال تو می گیــرم

و تـو را می خوانـــــــم

و به شوق فــردا که تورا خواهــــــم دیـد

چشـــــم به راه می مـــــانم 

دست به صورتم نزن
می ترسم بیفتد..
نقاب خندانی که بر چهره دارم! و بعد ..
سیل اشک هایم تو را با خود ببرد ..
و باز ..
من بمانم و تنهایی 

حکــــــــایت تلخیستــــــــــ
.
.
.
.
.
مانده ام بـــرای تـــــــو . . .
.
رفتــــه ای بــــــرای دیــــگری !!!

بــرهنــه میشومـ برایتـ

در آغوش همدیگــر میپیچیــمـ

آرامشِ ابــدی یعــنی حس ضربان قلبت روی قلبمـ

× شدیــدا" درگیــر درسمـ. دعــا کنیـن مشــروط نشمـ

به چشم هایَت بگو...
انقدر برای دلَم ....رجز نخوانند ...
من اهل ِ جنگ نیستم ....
شاعرم....
خیلی که بخواهم گرد و خاک کنم...
شعری می نویسم
آنوقت
اگر توانستی...
مرا در آغوش نگیر ...

پنجره را میگشایم
به شوق دیدارتو
وبازهم
نه توهستی
نه دست خطی 
نه یادی از خاطره ای
می خواهی فراموشم کنی ؟
من آماده ام 
کلبه تنهایم را
آب وجاروخواهم کرد
گلهای یاس سفید و بنفش خواهم کاشت 
وپیچکی که تمام تنهاییم را دربرگهای سبزش بپوشاند
و صدای موج دریا را چون زمزمه ای عاشقانه گوش خواهم داد 
وچشم به راه باران خواهم نشست 
ودعای باران خواهم خواند
شاید 
این باران دست بردارد از انتظار این پنجره همیشه بسته