ع.ش.ق سه کلمه تا عشق |
|||||||||||||||||||||||||
زندگی آرام است،مثل آرامش یک خواب بلند.
زندگی شیرین است،مثل شیرینی یک روز قشنگ. زندگی رویایی است،مثل رویای یک کودک ناز. زندگی زیبایی است،مثل زیبایی یک غنچه ی باز. زندگی تک تک این ساعتهاست،زندگی چرخش این عقربه هاست،زندگی راز دل مادر من،زندگی پینه ی دست پدر است،زندگی مثل زمان در گذر است... دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بارعاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد. چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, :: 7:35 :: نويسنده : ice_kiss
بیشتر از دیروز،کمتر از فردا،بیشتر از خودم کمتر از خدا،بیشتر از خورشید و عمیق تر از دریا به یادتم و دوست دارم نخ داخل شمع از شمع پرسید:چرا وقتی من میسوزم تو هم آب میشی؟شمع گفت مگه میشه کسی که تو قلبمه بسوزه و من اشک نریزم؟ این رو بدون که:عشق فراموش کردن نیست بخشیدن است.گوش کردن نیست درک کردن است.دیدن نیست احساس کردن است.جا زدن نیست صبر کردن است.پس ... چه دعایی کنمت بهتر از این: خنده هایت از ته دل و گریه هایت از سر شوق اگه گفتی دوستت دارم چند حرفه؟ . . . . دیدی اشتباه کردی دوست داشتن حرف نیست یه زندگیه اما زندگی ۲ حرف بیشتر نیست: تــــــــو نمی دانی چقدر دلتنگ اون چشمام چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, :: 1:50 :: نويسنده : ice_kiss
تو به بوی غزل و قافیه آمیخته ای چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, :: 1:47 :: نويسنده : ice_kiss
در خواب ناز بودم شبی
دیدیم کسی در می زند
در را گشودم روی او
دیدم غم است در میزند
ای دوستان بی وفا
از غم بیاموزید وفا
غم با آن همه بیگانگی
هر شب به من سر می زند چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:, :: 1:41 :: نويسنده : ice_kiss
دلم برای تنهایی میسوزد چرا هیچکس او را دوست ندارد مگر او چه گناهی کرده که تنها شده
جرم تنهایی چیست که هیچکس او را نمیخواهد دیشب تنهایی از اتاقم گذشت دنبالش دویدم ولی
او رفته بود.تنهای تنها نیمه شب او را مرده کنار حوض خانه پیدا کردم از گریه چشمانش قرمز
بود برایش گریستم آخر او از تنهایی مرده بود تنهایی مردو من تنها تر شدم.... آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|