ع.ش.ق سه کلمه تا عشق |
|||||||||||||||||||||||||
دو شنبه 24 بهمن 1390برچسب:, :: 16:0 :: نويسنده : ice_kiss
هيچوقت كسي رو كه دوست داري به خاطر غرورت از دست نده هميشه سعي كن غرورت رو به خاطر كسي كه دوست داري از دست بدي باز باران بي ترانه***گريه هايم عاشقانه***مي خورد بر سقف قلبم***ياد ايام تو داشتن***مي زند سيلي به صورت***باورت شايد نباشد***مرده است قلبم ز دستت***فكر آنكه با تو بودم***با تو بودم شاد بودم***توي دشت آن نگاهت***گم شدن در خاطراتت دو شنبه 24 بهمن 1390برچسب:, :: 15:59 :: نويسنده : ice_kiss
هميشه غمگين ترين و رنجورترين لحظات انسان توسط كسي ساخته مي شود كه شيرين ترين و شاد ترين لحظات را براي او ساخته است دو شنبه 24 بهمن 1390برچسب:, :: 15:58 :: نويسنده : ice_kiss
شب را دوست دارم! چون ديگر رهگذري از كوچه پس كو چه هاي شهرم نمي گذرد تا سر گرداني مرا ببيند . چون انتها را نمي بينم .تا براي رسيدن به آن اشتياقي نداشته باشم شب را دوست دارم چون ديگر هيچ عابري از دور اشك هاي يخ زده ام را در گوشه ي چشمان بي فروغم نمي بيند شب را دوست دارم : چرا كه اولين بار تو را در شب يافتم از شب مي ترسم : تو را در شب از دست دادم. از شب متنفرم ، به اندازه ي تمام عشق هاي دروغين با آفتاب قهرم چرا شبها به ديدارم نمي آيد؟ آبي تر از آنيم كه بي رنگ بميريم/ از شيشه نبوديم كه با سنگ بميريم/ تقصير كسي نيست كه اين گونه غريبيم/ شايد كه خدا خواست كه دلتنگ بميريم اگه يه روز بغض گلوت رو فشرد ؛ ...خبرم كن ... بهت قول نميدم كه ميخندونمت .ولي مي تونم باهات گريه كنم ...اگه يه روز خواستي در بري ...حتماً خبرم كن ،قول نميدم كه ازت بخوام وايسي .اما مي تونم باهات بيام ...اما اگه يه روز سراغم رو گرفتي ...و خبري نشد ...سريع به ديدنم بيا ...احتمالاً بهت احتياج دارم سكوتم را به باران هديه كردم/ تمام زندگي را گريه كردم/ نبودي در فراق شانههايت / به هر خاكي رسيدم تكيه كردم دو شنبه 24 بهمن 1390برچسب:, :: 15:56 :: نويسنده : ice_kiss
بي تو مهتاب شبي باز ازآن كوچه گذشتم/همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم/شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم/شدم آن عاشق ديوانه كه بودم دو شنبه 24 بهمن 1390برچسب:, :: 15:55 :: نويسنده : ice_kiss
مي گويند ؛ چون بگذشت روزي بگذرد هرچيز با آن روز باز مي گويند ؛ خوابي هست كار زندگاني زان نبايد ياد كردن.... خاطر خود را بي سبب ناشاد كردن زندگي مثل يه ديكته اس هي مي نويسيم، هي غلط مي نويسيم، هي پاك مي كنيم دوباره هي مي نويسيم، هي پاك مي كنيم غافل از اينكه عزرائيل داد ميزنه: برگه ها بالا آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|