ع.ش.ق سه کلمه تا عشق
 
 
چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 13:9 ::  نويسنده : ice_kiss

خواستم اسمتو گل بذارم،ترسیدم پژمرده شوی!

خواستم اسمتو خورشید بذارم،

ترسیدم غروب كنی!

اسمتو گذاشتم نفسم، كه اگه نباشی:نباشم*



چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 13:9 ::  نويسنده : ice_kiss

مـوقعي کـه مـتولد شـدم گـريستم و هـر روز نـشان مـي دهد چـرا گـريستم.



چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 13:8 ::  نويسنده : ice_kiss

سكوت رامیپذیرم اگربدانم روزی باتو

سخن خواهم گفت تیره بختی رامیپذیرم

اگربدانم روزی چشمان توراخواهم سرود

مرگ رامیپذیرم اگربدانم

روزی توخواهی فهمیدكه دوستت دارم

(دوست دارم فقط به خاطرخودت )



چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 13:7 ::  نويسنده : ice_kiss

دلم....
نه عشق آتشین میخواهد
نه دروغ های قشنگ
نه سکوت تلخ شاعرانه
نه ادعاهای بزرگ
... نه بزرگی های پر ادعا
دلم یه فنجان قهوه ی داغ میخواد
و یک دوست که بتوان با او حرف زد ..."
همین



چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 13:6 ::  نويسنده : ice_kiss

یه روز بهم گفت: میخوام باهات دوست بشم . آخه من اینجا خیلی تنهام

بهش لبخند زدم و گفتم: آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام

یه روز دیگه بهم گفت: میخوام تا ابد باهات بمونم آخه میدونی من اینجا خیلی تنهام

بهش لبخند زدم و گفتم: آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام

یه روز دیگه بهم گفت: میخوام برم یه جای دور … جایی که هیچ مزاحمی نباشه.

 

 وقتی همه چیز حل شد تو هم بیا اونجا.آخه میدونی من اونجا خیلی تنهام

بهش لبخند زدم و گفتم: آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام

یه روز تو نامه برام نوشت: من اینجا یه دوست پیدا کردم آخه میدونی من اینجا خیلی تنهام

براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم: آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام

یه روز تو نامه برام نوشت: من قراره با این دوستم تا ابد زندگی کنم

 

آخه میدونی من اینجا خیلی تنهام

براش یه لبخند کشیدم و زیرش نوشتم: آره میدونم فکر خوبیه منم خیلی تنهام

حالا اون دیگه تنها نیست و از این بابت خوشحالم.چیزی که بیشتر از این خوشحالم میکنه

 

 اینه که هنوز نمیدونه من تنهای تنهام…..



چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 13:5 ::  نويسنده : ice_kiss

دلم گرفته ای خدا هوای گریه دارم

تو آسمون قلبم کلی گلایه دارم

آخ ای خدا این آخر قصه ام نیست

این دل من لایق شکستن نیست

والا خدا حرف نگفتم زیاده

قلب گرفتم بیحاله

ختم کلام ای آدما

یه آسمون ستاره

حرفای بی اراده

یه قلب پاره پاره

که دیگه نا نداره



چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 13:4 ::  نويسنده : ice_kiss

منم این خسته دل درمانده

به تو بیگانه پناه آورده

منم آن از همه دنیا رانده

در رهت هستی خود گم کرده

از ته کوچه مرا می بینی

می شناسی ام و در می بندی

شاید ای با غم من بیگانه

بر من از پنجره ای می خندی

با تو حرفی دارد دل خسته و بیمارم

جز تو ای دور از من از همه بیزارم



چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:, :: 1:51 ::  نويسنده : ice_kiss

از پیاده رو می گذرم و پاییز را احساس می کنم که با همه ی سرمای زمستانیش با من سخن می گوید. با من می خندد و با من اندوهگین می شود. انگار که سالهاست با من است ودر درون من زندگی میکند. به هر آنچه می اندیشم آگاه است.
پاییز که رو به زمستان می رود دیوانه تر می شود. غم و اندوه تنهاییش را فریاد می زند و چون همه را همراه خویش کرد مرثیه ای از سرما می خواند. مدتهاست مغلوب این حیله ی پاییزی شده ام.

از پیاده رو که می گذرم دست هایم را به سرمای سوزان می سپارم، خم می شوم و برگی از روی زمین ترک زده بر می دارم و آنقدر این کار را آرام و صبورانه انجام می دهم تا دست هایم سردی پاییز را که آیه های رشک این فصل دیوانه هستند، به خاطر بسپارد.



چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:, :: 1:50 ::  نويسنده : ice_kiss

مي دونم از دست خودم چيكار كنم ؟!!!! دارم به جنون مي رسم ! اين روزا بد جوري بهم ريختم ، ديگه خودمم نمي شناسم!!!!!!!!! نمي دونم كي ام و چي مي خوام ! حتي نوشتن هم يادم رفته !!!!!!!!!چيدن كلمات پشت سر هم ! گاهي وقتا مي خوام كه بخوابم و ديگه ...يه خواب ابدي !!!!يه خواب ابدي! چقدر نا شكر شدم اين روزهاااااااااا اي خدااااااااااااا!

خدا رو چه ديدي شايد ...!

خسته ام ! خسته از اينهمه تكرار بي خودي!

خسته ام !!!!!!!!!بريدم خدا جونم ! بريدم .............



چهار شنبه 2 فروردين 1391برچسب:, :: 1:49 ::  نويسنده : ice_kiss

دلم گرفته،
دلم عجیب گرفته است.
تمام راه به یک چیز فکر می کردم
و رنگ دامنه ها هوش از سرم می برد.
خطوط جاده در اندوه دشت ها گم بود.
چه دره های عجیبی!
و اسب،یادت هست،
سپید بود
و مثل واژه پاکی،سکوت سبز چمن وار را چرا می کرد.
و بعد، غربت رنگین قریه های سر راه.
و بعد تونل ها،
دلم گرفته،
دلم عجیب گرفته است.
و هیچ چیز،
نه این دقایق خوشبو،که روی شاخه نارنج می شود خاموش،
نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست،
نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف
نمی رهاند.
و فکر می کنم
که این ترنم موزون حزن تا ابد
شنیده خواهد شد."



درباره وبلاگ


دوست گلم به وبلاگ خودت خوش اومدی
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق و آدرس 3-kalametaeshgh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 1855
بازدید هفته : 2698
بازدید ماه : 7334
بازدید کل : 11816
تعداد مطالب : 1812
تعداد نظرات : 208
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->