ع.ش.ق سه کلمه تا عشق
 
 
شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:32 ::  نويسنده : ice_kiss

بالا بروی
پایین بیایی
بی فایده است ...
من تو را همین جا ، میان بازوانم میخواهم !!!



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:31 ::  نويسنده : ice_kiss

من حتم دارم

سرانجام روزی مهربانی

در برابر نگاه بی عاطفه ات کم خواهد آورد

روزی که تنها مامن من

آغوش اشک خواهد بود

وبرای سرودن ترانه

نیازی به نگاه سرشار از دلواپسی نیست

روزی که تنها دغدغه من نگاه خسته وبی پناه مسافریست

که سالهاست ازسفربرگشته

آن روز خواهد آمد

حتی اگر من نباشم...



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:30 ::  نويسنده : ice_kiss

یک جرعه از چشمان تو از من دلم را می خرد
یک خنده بر لبهای تو هوش از سر من می برد

متن تمام شعر من با عشق معنا می شود
بی تو وجود خسته ام تنهای تنها می شود

وقتی دلم را یاد تو طوفانی و تر می کند
حال مرا مهتاب هم همواره بدتر می کند

امشب کجا خوابیده ای ؟ آیا کدامین گوشه ای؟
در خلوت شبهای من ، تو در کدامین کوچه ای؟



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:29 ::  نويسنده : ice_kiss

این روزها حجم زیادی از خدا را نفس می کشم

من مقدس شده ام

و شاید به پایان زندگی ققنوس رسیده ام

دلم برای پروانه های آبی کوچک تنگ می شود وقتی در امتداد کودکی دلتنگم

کسی مرا نخواهد فهمید

مرا زمستان با خود برده است گویا ...



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:26 ::  نويسنده : ice_kiss

روزگارا:

تو اگر سخت به من میگیری،

با خبر باش که پژمردن من آسان نیست،

گرچه دلگیرتر از دیروزم،

گر چه فردای غم انگیز مرا میخواند،

لیک باور دارم دلخوشیها کم نیست

زندگی باید کرد...!



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:26 ::  نويسنده : ice_kiss

چند روزی هست ، حالم ديدينی اس
حال من از اين و آن پرسيدنی است 

گاه بر روی زمين زل ميزنم ! 

گاه بر حافظ تفال ميزنم ! 

حافظ ديوانه فالم را گرفت !

يک غزل آمد که حالم را گرفت

ما ز ياران چشم ياري داشتيم
خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:24 ::  نويسنده : ice_kiss

زندگی درک همین اکنون است


زندگی شوق رسیدن به همان


فردایی است، که نخواهد آمد


تو نه در دیروزی، و نه در فردایی

ظرف امروز، پر از بودن توست


شاید این خنده که امروز، دریغش کردی


آخرین فرصت همراهی با، امید است



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:24 ::  نويسنده : ice_kiss

در شيريني بوسه غرق بوديم كه ناگهان شوري اشك رابر لبانم احساس كردم و فهميدم كه اين بوسه ي جدايس



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:23 ::  نويسنده : ice_kiss

همین روزا دستگیریت میکنند میبرنت زندان، هنوز عامل اصلی جنایت معلوم نشده، اما اثر انگشت تو رو قلب شکستمه..



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:22 ::  نويسنده : ice_kiss

دلم گرفته است ...نه اینکه کسی کاری کرده باشد نه ...

من آنقدر آدم گریز شده ام که کسی کارش به اطراف من هم نمی رسد

دلم گرفته است که آنچه هستم را دوست دارم و آنچه هستند را میپذیرم

و آنچه هستم را نمی فهمند و دنیا هم به رویش نمی آورد این تناقض را

پرم از رفت و آمد انسان هایی که گمشده ای دارند و آدم به آدم نشانی اش را میگیرند



درباره وبلاگ


دوست گلم به وبلاگ خودت خوش اومدی
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق و آدرس 3-kalametaeshgh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 49
بازدید دیروز : 242
بازدید هفته : 291
بازدید ماه : 4927
بازدید کل : 9409
تعداد مطالب : 1812
تعداد نظرات : 208
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->