ما همانیم که به یاد تو هستیم هنوز،از دوری تو جام به دستیم هنوز،در خلوت خویش یاد ما باش که ما،در خلوت خود یاد تو هستیم هنوز.......!

هرچه قدرامروزگرم بودتوسردبودى
خيالى نيست،
به ها كردن دستانم عادت دارم...

گاهي عكسي را ميسوزانيم و گاهي عكسي ما را ميسوزاند...

گاهی باید بی رحم بود
نه با دوست
نه با دشمن
که با خودت!!
و چه بزرگت می کند آن سیلی که خودت می خوابانی
بر صورتت...

ماهیها چقدر اشتباه میکنند ،
قلاب علامت کدامین سوال است که به آن پاسخ میدهند ؟!...
آزمون زندگی پر از قلابهائیست که وقتی اسیر طعمه اش میشویم تازه می فهمیم 
ماهیها بی تقصیرند !

اي كاش باغبان بودم تااسم زيباي تورادربهترين جاي قلبم ميكاشتم وباخون دلم آب ياري مكردم تابداني دوستت دارم؟

با من مُدارا كن بعداً دلت برايم تنگ خواهد شد...

رای سفر به گذشته ...
نیازی به ماشین زمان ندارم
من خـستــه
با یـک نخ سیـــــــــــــــــــگار و چند پـُـکـــ عمیق
هر روز به گــذشتــه سفر میکنم...

حرفش راساده گفت!
من لايق تونيستم!
نميدانم خواست لياقتم را به من يادآوري كندياخيانت خودش راتوجيح!!

وقتی چشمـ ـانم را روی همــ می گذارم
خوابـــ مـ ـرا نمی بــ ـرد
تــ ـو را می آورد !
از میان فرسنگــــ ها
فاصلـ ـ ـه...!