ع.ش.ق سه کلمه تا عشق
 
 
شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:59 ::  نويسنده : ice_kiss

مرا دیدی ....از پشت پنجره اتاق تاریکم ؟
برف می باریدو من ...... 
این بار با تارتار دل شکسته ، تار مینواختم !
سرد بود و تاریک ، دلم از تار نازک تر
منتظر بودم تا بیایی ...
شمع ها نظر آمدنت بود.... نه برای روشنایی
زیباترین ترانه ها را 
با سیلابی ترین اشکها خواندم
و تو دیدی که چگونه 
ساختم وسوختم ... ؟
سوختم از آنچه که فهمیدم!
سوختم از آنچه که باور نداشتم! 
رفتی.....
ماندم...... 
و برای هیچ گریستم. 

ماندم......
سوختم....
به آ مدنت چشم دوختم. 
دل من در آن شب سرد
در میان فصل مرگ
همراه با تار دلم 
پرپر شد برای تو ......... ... 
و تو .....
از پشت پنجره اتاق دیدی 
که من دست به تارم بردم و برایت .....
نواختم.... نواختم....... نواختم....
و تو... عريان شدی و رقصيدی ..... 
عجب سازو نوائي... عجب شبي!
راستی که ......
همان سيب سرخ 
لبه پنجره....
کار خودش را کرد



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:10 ::  نويسنده : ice_kiss

چند سال پیش ...

وقتی كه تركم می كردی ؛

گفتی كه از یاد ببرم ؛ هر آن چه بین مان بود
.........
و من نیز اسمت 
را

بر در و دیوار نوشتم

تا خاطرم باشد كه باید ...

فراموشت كنم !



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:9 ::  نويسنده : ice_kiss

با هم میشه مثل ماه درخشید
میشه به زمین ستاره بخشید
با هم میشه تو روزای ابری
از گم شدن خورشید نترسید
با هم میشه آفتابو صدا کرد
خاکو معتبر مثل طلا کرد
با هم میشه سنگ بی صدا رو
با ناز ترانه آشنا کرد
با هم پشت ما کوهه
نمیترسیم نمی افتیم نمی بازیم
این آواز نمیمیره تا وقتی که
هم آوازیم
بتازه غصه تا میخواد بتازه
نسازه روزگار با ما نسازه
شب و روز طعنه دشمن دوباره
بباره از در و دیوار بباره



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:6 ::  نويسنده : ice_kiss

 

 

 

ღ♥ღ دیوانه ام می کند ... ! فکر اینکه ... زنده زنده ... نیمی از من را ... از من جدا کنند !!! لطفا" ... تا زنده ام بمــــــــــــــــــــــــــــان....... ღ♥ღ

 



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:4 ::  نويسنده : ice_kiss

یاد دارم در غروبی، سرد سرد
می گذشت از کوچه ما دوره گرد
داد میزد: کهنه قالی می خرم 
دسته دوم، جنس عالی می خرم
کاسه و ظرف سفالی می خرم
گر نداری کوزه خالى می خرم
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهی کشید، بغضش شکست 
اول ماه است و نان در سفره نیست 
ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟ 
اتفاقاً مادرم هم روزه بود 
بوی نان تازه هوشش برده بود 
خواهرم با عجله بیرون دوید
گفت آقا سفره خالی می خرید؟



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:4 ::  نويسنده : ice_kiss

هر جا دلت شکست، قبل از رفتن خودت جاروش کن تا هر ناکسی منت دستای زخمیشو رو سرت نذاره



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:3 ::  نويسنده : ice_kiss

گفتم
نمیدانم که در قید چه هستی
طرفدار خدا یا بت پرستی
نمی دانم در این دنیای محشر
به چه عشقی چونین ساکت نشستی


گفت
طرفدار خدای عشقم ای یار
از این عاشق کشی ها دست بردار
که کار بت پرست بی وفایی
نه من که غصمه درد جدایی


گفتم
خدارا با تو هرگز نیست کاری
که تو خود ناخدای روزگاری
به روی زورقی درهم شکسته
مثل ماهی که رو ابرا نشسته


گفت
اگر من ناخدایم با خدایم
نه کن تو از خدای خود جدای
به تو محتاجم ای یار موافق
به تو محتاجم ای همراه عاشق
به تو محتاجم ای یار موافق
به تو محتاجم ای همراه عاشق


گفتم
خدای عشق تو داره خدایی
که تو دینش گناه بی وفایی
بگو رندانه میگویی صد افسوس
تو نور ماهی و من نور فانوس
تو هشیارانه گفتی یا ز مستی
نفهمیدم که در قید چه هستی


گفت
من غرق سکوتم تو بخوان
قصه پرداز تویی
من هیچم و پوچم تو بمان
سینه و راز تویی
به تو محتاجم ای یار موافق
به تو محتاجم ای همراه عاشق


گفتم
من غرق سکوتم تو بخوان
قصه پرداز تویی
من هیچم و پوچم تو بمان
سینه و راز تویی
من رو به زبانم
دم آغاز تویی



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:1 ::  نويسنده : ice_kiss

این دست هم ...
حکم
حکم تو
فقط بازی با دلم را
تمام کن ... !



شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:1 ::  نويسنده : ice_kiss

دفتری بود که گاهی من و تو
می نوشتیم در آن
از غم و شادی و رویاهامان
از گلایه هایی که ز دنیا داشتیم
من نوشتم از تو:
که اگر با تو قرارم باشد
تا ابد خواب به چشم من بی خواب نخواهد آمد
که اگر دل به دلم بسپاری
و اگر همسفر من گردی
من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال
تا بدانجا که تو باشی و من و عشق و خدا!!!
تو نوشتی از من:
من که تنها بودم با تو شاعر گشتم
با تو گریه کردم
با تو خندیدم و رفتم تا عشق
نازنیم ای یار
من نوشتم هر بار
با تو خوشبخترین انسانم...
ولی افسوس
مدتی هست که دیگر نه قلم دست تو مانده است و نه من!!!



جمعه 15 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:34 ::  نويسنده : ice_kiss

نه
کاغذ لازم نیست
روی همین برگ خشک هم نوشته است
قهوه ات را یک نفس خوردی
فال من همین بود
والسلام



درباره وبلاگ


دوست گلم به وبلاگ خودت خوش اومدی
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق و آدرس 3-kalametaeshgh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 1782
بازدید هفته : 2642
بازدید ماه : 7278
بازدید کل : 11760
تعداد مطالب : 1812
تعداد نظرات : 208
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->