ع.ش.ق سه کلمه تا عشق
 
 
یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 15:45 ::  نويسنده : ice_kiss

داشتم از درد به خود می پیچیدم...... همسایه ها گفتند: چقدر قشنگ قر می دهی! ! ! و سالهاست .............رقاص پردرد خیابانهایم!!!!



یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 15:44 ::  نويسنده : ice_kiss

من به تو خندیدم

چون که می دانستم

تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی

پدرم از پی تو تند دوید

و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه

پدر پیر من است

من به تو خندیدم

تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم

بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و

سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک

دل من گفت: برو

چون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را

و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام

حیرت و بغض تو تکرار کنان

می دهد آزارم

و من اندیشه کنان غرق در این پندارم

که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت



یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 15:43 ::  نويسنده : ice_kiss

آن که می گوید دوستت می دارم

خنیاگر غمگینی است

که آوازش را ازدست داده است.

ای کاش عشق را زبان سخن بود.

هزار کاکلی شاددر چشمان توست

هزار قناری خاموش در گلوی من.

ای کاش عشق را زبان سخن بود.

آن که می گوید دوستت می دارم

دل اندوهگین شبی است

که مهتابش را می جوید.

ای کاش عشق را زبان سخن بود

هزار آفتاب خندان در خرام توست

هزار ستاره ی گریان

در تمنای من.

عشق را...

ای کاش زبان سخن بود.





بغض نیمه‌کاره

تکرار دروغ‌هایت

گلویم را می‌فشارد

از ساده‌لوحی بی‌شرم خاطراتم بیزارم

آنگاه که از خودم می‌پرسم:

«هنوز دوستم دارد؟!...حتی به دروغ-»



یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:6 ::  نويسنده : ice_kiss

اگه گریه بزاره مینویسم

کدوم لحظه تورو از من جدا کرد

نگو اصلا نفهمیدی نگو نه

تو بودی اونکه دستامو رها کرد

خودت گفتی خداحافظ تموم شد

من و تو سهممون از عشق این بود؟

خود تو حرمت عشقو شکستی

بریدی آخره قصه همین بود؟..



یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:4 ::  نويسنده : ice_kiss

چه شتابیست به راه

شاید آن نقطه نورانی دشت

چشم گرگان بیابان باشد...............



یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:4 ::  نويسنده : ice_kiss

بی وفایی کن وفایت می کنند

با وفا باشی خیانت می کنند

مهربانی گرچه آیینه ی خوشیست

مهربان باشی رهایت می کنند



یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:3 ::  نويسنده : ice_kiss

چقدرسخته دلتنگ کسی باشی که دلتنگت نیست... 

چقدرسخته که تموم لحظه هات پرباشه ازیادکسی که به یادت نیست ...

چقدرسخته دلت هوای کسی رو کنه که حتی نمیتونی اسمشو بیاری ...

چقدرسخته مجبور باشی یواشکی عکسشو نگاه کنی و اشک بریزی ....



یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:2 ::  نويسنده : ice_kiss

فقط همین ...
قورت می دم

همه دلتنگیهام و ...

که برات بنویسم ...دلتنگیهام و ...

و تلخ نوشته هام و

سر می کشم تمام غمهام و 

انکار نمی کنم دوست داشتنت و ...

لج کردم

گریه کنم

آره لج کردم....

لج کردم

دوستت داشته باشم



یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:40 ::  نويسنده : ice_kiss

سرنوشت بیزارم ازت 


با یه قلم شکسته نمیشه زیاد نوشت.... 


شاید هم قلم بهانه است با یه قلب شکسته نمیشه .


ولی یه وقتایی که دلم زیادی بگیره شاید بیام و دلتنگی هامو بنویسم بلکه کمی سبکتر بشم..



یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 12:39 ::  نويسنده : ice_kiss

عجیـب روزگـــــ ـاریست، ...
شیطـــــــ ـان فریــــ اد می زنـــ ـد " آدم " پیدا کنیــــــ ـد " سجـــ ـده " خواهـــ ـم کــــ ـرد !



درباره وبلاگ


دوست گلم به وبلاگ خودت خوش اومدی
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق و آدرس 3-kalametaeshgh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 1782
بازدید هفته : 2630
بازدید ماه : 7266
بازدید کل : 11748
تعداد مطالب : 1812
تعداد نظرات : 208
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->